×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

یاقوت هایی از جنس حرف

درخت بخشنده (فصل دوم)

اما پسرک دیگر تا مدت ها بازنگشت ....

 و درخت غمگین بود .

تا یک روز

پسرک برگشت.

درخت از شادی تکان میخورد .

و گفت: بیا پسر ازتنه ام بالا بیا

و با شاخه هایم تاب بخور

و خوش حال باش .

پسرک گفت: آن قدر گرفتارم که فرصت بالا رفتن

 از درخت را ندارم.

زن و بچه می خواهم .

و به خانه احتیاج دارم.

می توانی به من خانه بدهی ؟

درخت گفت : من خانه ای ندارم

خانه من جنگل است

ولی تو می توانی شاخه هایم راببری

 و برای خود خانه ای بسازی

و خوش حال باشی .

آن وقت پسرک شاخه هایش را برید و برد

تا برای خود خانه ای بسازد .

و درخت خوش حال بود .
چهارشنبه 15 تیر 1390 - 12:48:17 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


آدم نداشته


زن


سال نو مبارك عزيزانم


با وحشتناک‌ترین فرودگاه‌های جهان آشنا شوید


یکی بود .. رفت .... و زندگی ادامه دارد بی او ...بی من ....بی تو


این کارها را در حق خودتان انجام ندهید


نامه دختری زیبا به مرد ثروتمند آمریکایی


اگــر جهان یــک دــده صــد نفری بــود


شايد ما به سرعت از بچگيمان دور شديم ....


احساسي ترين مردم دنيا كدامند ؟


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

514728 بازدید

292 بازدید امروز

977 بازدید دیروز

4194 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements